برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
بازی جذاب وزیبای تثبیتنشانه ها و تقویت حافظه دیداری م زیر درخت نشسته بود و بافتنی میبافت. كلاغی از راه رسید. روی شاخهی درخت نشست و پرسید: “توی این هوای گرم، چرا بافتنی میبافی”؟ م لبخند زد و گفت: “بالآخره كه هوا سرد میشود!”كلاغ گفت:” وا… چه حرفها! و پرید و رفت”. م باز هم بافت و بافت. سیبی از شاخهی درخت كنده شد، افتاد روی دامن م و پرسید: “توی این هوای گرم،كی لباس بافتنی می پوشد؟”م لبخند زد و گفت: “بالآخره یكی پیدا میشود كه بپوشد!”سیب لپهای تپلش را باد كرد و گفت: “چه چیزها! و قل خورد و رفت”.م باز هم بافت و بافت. باد از راه رسید. توی گوش م پیچید و گفت :” به به … چه قدر قشنگ میبافی ! خسته نباشی!برای كی میبافی؟”م لپهایش قرمز شد. سرش را پایین انداخت و گفت:” برای م كوچولو، آخه من دارم مامان میشوم!” ژاكت كوچكی را كه بافته بود توی دستهای باد گذاشت. باد هوهو هاها خندید و گفت:” مباركه… مبارك!” اسمت چیه ؟ چی هستی ؟ کدام نشانه هستی؟ __________________________ شعر نشانه م مادر می آید با سام در دستش دارد بادامداستان نشانه (م )مامانی
شعر نشانه م
چرا این شکلی هستی؟ کمر خمیده هستی؟
م م م ( م)هستم من م آخر هستم
آخر اسم پرچم بدون غم نشستم
در شهرک الفبا دو شکل زیبا هستم
با ( م ) غیر آخر اوٌل و وسط هستم
مداد ومیز و نیمکت این شکل( م ) روی خط
به حرف بعد از خودش حتما باید بچسبد